مددکاری اجتماعی با کودکان و جوامع بومی
مددکاری اجتماعی با کودکان و جوامع بومی: این مقاله مقایسه ای بین کشوری از مددکاری اجتماعی در دو کشور استرالیا و کانادا در مورد مراقبت از کودکان بومی در چارچوب استعمار و حرفه در حال تکاملِ مددکاری اجتماعی ارائه می دهد. این بحث بر اساس دادههای دو مطالعه تجربی است که گفتمان حرفهای مربوط به حذف کودکان بومی از خانوادههایشان و افراد بومی را به طور گستردهتر در چارچوبهای زمانی کلیدی تاریخی بررسی میکنند.
این مطالعات شامل تجزیه و تحلیل محتوای مجلات برجسته انجمن های مددکاری اجتماعی استرالیا و کانادا می باشد. اینگونه استنباط می شود که پردازش انتقادی از گفتمان حرفهای در این ویژگیهای تاریخی و ملی، بینشهای جدیدی را ارائه میدهد که میتواند درک وسیعتری از نحوه شکلگیریِ شیوهها و ساختارهای مددکاری اجتماعی در زمینههای عملی مورد نیاز ارائه دهد.
مطالعات نشان داده است که توجه بسیار کمی به سیاستها و شیوههای استعماری مشکلساز، از جمله حذف اجباریِ تعداد بیشماری از کودکان بومی از خانوادههای بیولوژیکیشان توسط دولت، صورت گرفته است، در حالی که این حرفهها در هر دو کشور در رفتار ظالمانه با مردم بومی که از فرزندانشان جداشده اند، شریک هستند.
میراثی از آسیب بین نسلیِ یافتهها راهی برای درک مددکاری اجتماعی بهعنوان رشتهای فراتر از ویژگیهای تاریخی دو کشور پیشنهاد میکنند که با مددکاری اجتماعی در سرتاسر جهان مرتبط خواهد بود. مددکاری اجتماعی با کودکان و جوامع بومی
معرفی
این مقاله یک تحلیل تطبیقی بینکشوری از سوابق مددکاری اجتماعی استرالیا و کانادا در تاریخ دو کشور، در مورد جذب کودکان بومی در میان مددکاری با جوامع بومی در نقاط کلیدی ارائه میکند.
تجزیه و تحلیل، تجسم آنچه Gardener و همکاران. (۲۰۱۲) که به عنوان پژوهش تطبیقی فراملی نامیده می شود، یافته های دو مطالعه جداگانه اما مرتبط در استرالیا و سپس در کانادا را گرد هم می آورد، دومین مطالعه از تاریخچه های استعماری این حرفه در هر دو کشور، پس از اولی که گفتمان حرفه ای مربوط به حذف کودکان بومی را در زمینه مورد بررسی قرار می دهد.
این کار با بررسی محتوای مجلات برجسته انجمن های حرفه ای دو کشور (مددکاری اجتماعی استرالیا و مددکاری اجتماعی کانادا) در مورد اقدامات مربوط به کودکان بومی، با توجه ویژه به جداسازی کودکان از خانواده های بیولوژیکی آنها توسط دولت انجام شد. به نام رفاه نتایج این دو مطالعه به طور جداگانه در جای دیگری گزارش شده است (به مورگنشترن و همکاران، ۲۰۲۲؛ اشمید و مورگنشترن، ۲۰۲۲؛ یو، ۲۰۱۹ مراجعه کنید). مددکاری اجتماعی با کودکان و جوامع بومی
این مطالعات به صورت جداگانه به بیان حقیقت و پاسخگویی مددکاران اجتماعی در کشورهای مربوطه کمک می کند. به طور جداگانه، مطالعات قبلی به همدستیِ این حرفه در استعمار و استثمار اشاره کرد.
با کنار هم قراردادنِ این مباحث، آشکار می شود که مُدل مددکاری اجتماعی در این شرایط نه تنها به واسطه تاریخ های استعماری استرالیا و کانادا اینچنین می باشد، بلکه به نظر می رسد ریشه در نحوه ساخت مددکاری اجتماعی به عنوان یک رشته و حرفه در زمینه های اقتصادی سیاسی آن کشورها داشته باشد.
بنابراین، مددکاری اجتماعی نیاز دارد تا مفروضات اساسی خود را به عنوان یک رشته مورد بررسی قرار دهد و با روش هایی که به طور همزمان به بی عدالتی کمک می کند و آن را تداوم می بخشد، به ویژه علیه جوامع بومی و جمعیت های «دیگر» مقابله کند.
امید است که مقایسه بین کشوری این دو مطالعه به شکلدهی به درک ما و ساختن یک حرفه جهانی در حال تکامل کمک کند و مسئولیتپذیری در این حرفه را تسهیل نماید.
این بررسی از سوابق مددکاری اجتماعی در استرالیا و کانادا در چارچوب گذشته و حال موازی استعماری دو کشور گردآوری شده است. دو کشور اشتراکات تاریخی و فرهنگی اجتماعی قابل توجهی دارند. هر دو کشور مشترک المنافع تحت پادشاهی انگلیس به عنوان رئیس دولت و ساختارهای پارلمانی مشابه دولت فدرال می باشند. هر دو کشور به شدت به استخراج معادن و مهاجرت قابل توجه برای تقویت اقتصاد خود متکی هستند. مددکاری اجتماعی با کودکان و جوامع بومی
تاریخ درهم تنیده آنها با چاشنی استعمار اروپا، شاهد تجاوز فزاینده ای به زمین ها و منابع مردم بومی بود که اثرات مخرّب گسترده ای بر جمعیت های بومی داشته است.
در هر دو کشور، مردم بومی بهطور آشکار و غیرقابل جبران شکسته شده اند (اوکانر، ۱۹۹۳؛ رابینسون و پاتن، ۲۰۰۸؛ سینها و کوزلوفسکی، ۲۰۱۳).
در حالی که استعمار استرالیا و کانادا ویرانی و رنج بیاندازه ای را در زندگی مردمان بومی در هر دو کشور به بار آوردند، شاید هیچ چیز به اندازهی کشتن اجباری توسط دولت از آسیبهای روانی که مددکاران اجتماعی در آن نقش مستقیم داشتند، باقی نگذاشته است.
کودکان بومی خانوادههایشان که از سالهای اولیه استعمار و تا قرن بیستم به وجود آمدند (بلکس استاک، ۲۰۰۹؛ گیلبرت، ۲۰۱۹). در آنچه که به نسلکشی فرهنگی تبدیل شد (کمیسیون حقوق بشر و فرصتهای برابر [HREOC]، ۱۹۹۷؛ کمیسیون حقیقت و آشتی کانادا [TRC]، ۲۰۱۵)، کودکان بومی به زور از خانوادههای خود جداسازی شده و تحت مراقبتهای غیربومی قرار گرفتند.
خانوادههای سرپرست سفیدپوست در استرالیا (رابینسون، ۲۰۱۳؛ رابینسون و پاتن، ۲۰۰۸) و در کانادا، مدارس و موسسات روزانه یا شبانه روزی با اسکان دائمی، سپس خانههای فرزندخواندگان غیربومی در دهه شصت و اکنون خانوادههای عمدتاً سفیدپوست در چیزی که اسکوپ هزاره نامیده می شود (Blackstock، ۲۰۰۹؛ Methot، ۲۰۱۹).
مددکاران اجتماعی چنین حذف هایی را بر اساس آنچه به عنوان سوء استفاده و بی توجهی قابل توجه می دیدند توجیه کردند. در حالی که این موضوع مورد بحث است، آنچه واضح است این است که بسیاری از کودکان بومی که از خانواده های خود در هر دو کشور گرفته شده اند، مورد سوء استفاده و بی توجهی قابل توجهی در مراقبت قرار گرفته اند (HREOC، ۱۹۹۷؛ TRC، ۲۰۱۵).
قطع ارتباط آنها با خانواده و فرهنگشان، احساس تعلق و هویت فرهنگی و خانوادگی کودکان بومی را تضعیف نمود (HREOC، ۱۹۹۷؛ TRC، ۲۰۱۵). در نتیجه این تجربه جمعی، مردم بومی استرالیا و کانادا از آسیب بین نسلی رنج می برند (HREOC، ۱۹۹۷؛ TRC، ۲۰۱۵).
انجمن مددکاران اجتماعی استرالیا (AASW، ۲۰۰۴) اذعان کرده است که مددکاران اجتماعی غیر بومی، که به عنوان کارگزاران ایالتی عمل می کنند، در برنامه ریزی و اجرای سیاست های استعماری در جهت همسان سازیِ بومیان استرالیایی که منجر به همسان سازیِ بومیان استرالیا شد، نقش مهمی داشتند.
ایجاد واژه جدیدی که در استرالیا به عنوان نسل های دزدیده شده شناخته می شود. اصطلاح “نسل های دزدیده شده” به بومیان استرالیا اشاره دارد که در کودکی به زور از خانواده های بیولوژیکی شان گرفته شده و در مأموریت ها و خانواده های سفیدپوست قرار گرفتند.
بسیاری از آنها یک عمر بندگی را سپری می کنند تا دیگر هرگز خانواده خود را نبینند (HREOC, 1997).
انجمن کانادایی مددکاری اجتماعی (CASW، ۲۰۱۹) به خاطر همراهی و همکاریِ خود در حمایت از اقدامات رفاهی کودکان مبتنی بر جداسازیِ دسته جمعیِ کودکان بومی از خانواده ها و جوامع شان بدون رضایت قبلی، اعتراف نموده و عذرخواهی کرده است.
انجمن مددکاران اجتماعی متعهد است که مسئولیت دوره ای فعالیت رفاهی کودکان را که معمولاً به آن دهه شصتی می گویند، زمانی که تعداد بیشماری از کودکان بومی در مدارس شبانه روزی، مراقبت های پرورشی و فرزندخواندگی در خانواده های طبقه متوسط اروپایی- کانادایی قرار می گیرند، بپذیرد (CASW، ۲۰۱۹).مددکاری اجتماعی با کودکان و جوامع بومی
کمیته بازبینی در مورد پذیرش و جابجایی هندی ها و متیس ها این را به عنوان “نسل کشی فرهنگی” در نظر گرفت (کیملمن، ۱۹۸۴).مددکاری اجتماعی با کودکان و جوامع بومی
امروزه، دستورالعملهای مددکاری اجتماعی با بومیان استرالیا به صراحت در منشور اخلاقی و استانداردهای عملی AASW (2013، ۲۰۲۰) شرح داده شده است. هر دو سند با تصدیق مردم بومی استرالیا به عنوان مالکان اصلی زمین ها و اعلامیه تعهد به پرداختن به آسیب های بومیان آغاز می شوند. در بخش اول منشور اخلاقی AASW 2020 قرار گرفته است و به تشریح چیستی مددکاری اجتماعی و هدف این آیین نامه یک بخش فرعی کامل است که در مورد اهمیت کار در کنار بومیان استرالیا و ارزش دانش و مهارت های بومی صحبت می کند.
در بحث عملکرد فرهنگیِ پاسخگو و فراگیر، استانداردهای عملی AASW 2013 به معنای “احترام، تلاش برای درک و ارتقای حقوق” بومیان استرالیا است. چنین مقررات صریحی در مورد مردم بومی در منشور اخلاقی و دستورالعملهای عملکرد اخلاقی انجمن مددکاران اجتماعی کانادا (CASW, 2005a, 2005b) یافت نمیشود، علیرغم این حذف در حال حاضر با مشورتهای مداوم با First Nations، Metis و مددکاران اجتماعی در شکل گیری منشور اخلاقی ملّی بعدی گنجانده خواهد شد.
با وجود این، کار با مردم بومی به عنوان بخش مهمی از عملکرد مددکاری اجتماعی در هر دو کشور شناخته شده است (Baskin & Sinclair, 2015؛ Choate, 2019؛ Czyzewski & Tester, 2014؛ McCauley & Matheson, 2018). مددکاری اجتماعی با کودکان و جوامع بومی
به عنوان یک حرفه متعهد به عدالت اجتماعی، بر ما واجب است که رویههای تاریخی و نحوه اطلاعرسانی آنها به مددکاری اجتماعی کنونی را مرور کنیم و اطمینان حاصل کنیم که چنین آسیبهایی را تداوم و تکرار نمیکنیم.
در راستای این وظیفه و رسالت مهم، این دو مطالعه پاسخ به این سوال را بررسی کردند: در مجلات برجسته این حرفه در استرالیا و کانادا در مورد گرفتن کودکان بومی در حالی که همه این اقدامات در حال انجام بود، چه گفته شد؟
در استرالیا، نزدیکترین تحقیق انجام شده در حوزه مورد علاقه تحت پوشش مطالعه استرالیا، تحقیق مک ماهون (۲۰۰۲) بود که قومیت و نژاد را در ۵۰ سال اول انتشار مددکاری اجتماعی استرالیا بررسی کرد.
مک ماهون (۲۰۰۲) دریافت که در مورد کار عملی مددکاری اجتماعی با بومیان استرالیا بسیار اندک منتشر شده است و مقالات در مورد بومیان استرالیا تمایل به پذیرش سیاست های اجتماعی غیرانتقادی دارند. مددکاری اجتماعی با کودکان و جوامع بومی
در کانادا، نزدیکترین تحقیق انجام شده، تحقیق اشمید و بویس (۲۰۲۱) بود که دهه آخر مددکاری اجتماعی کانادا را ارزیابی کردند. آنها خاطرنشان کردند که در این دهه اخیر، مسائل مربوط به گروه های بومی و نژادی به ندرت منتشر شده است و در جایی که ظاهر می شود، عمدتاً در نتیجه فراخوان ها یا دعوت های ویژه برای انتشار بوده است. مددکاری اجتماعی با کودکان و جوامع بومی
این مقاله یافتههای این دو مطالعه را با دیدگاه ترسیم بینشها گرد هم میآورد تا درک ما را از مددکاری اجتماعی به عنوان یک حرفه نشان دهد.
Social work’s colonial past with Indigenous children and communities in Australia and Canada